تحقیق و توسعه پرووان

تحقیق و توسعه (R&D) چیست ؟

اصطلاح ‏‎Research and development يا همان تحقيق و توسعه طبق نظر موسسه ‏‎Organization For Economic Co-operation and Development ‎‏ که متشکل از 30 کشور پيشرفته دنيا است، به معناي فعاليت هاي سازنده برخواسته از يک بنياد سيستماتيک است که با هدف افزايش دانش انساني و فرهنگ اجتماعي و بهره گيري از اين دانش در کاربردهاي جديد است. امروزه گسترش و طراحي محصولات جديد بيش از پيش به عنوان عامل اصلي و نهايي شرکت ها مطرح است.

در صنعت امروزه که با سرعت سرسام آوري در حال تغيير است، توقف و ايستايي به منزله مرگ تدريجي يک شرکت خواهد بود و اين الزام به دليل تغييرات و توسعه مداوم تکنولوژي، وجود رقبا و همچنين تعيين اولويت نياز مشتريان پديد آمده است. ‏ (R&D) جدا از وابستگي مشخص اش با توسعه تکنيکي و علمي داراي معناي اقتصادي ويژه نيز است. امروزه در بسياري از کشورهاي دنيا، سرمايه گذاري براي ‏ (R&D) بازتاب يک حرکت سازماني يا دولتي در جهت فراتر رفتن از سود و بازدهي فعلي و بهبود عملکرد و بازدهي در آينده است.

بر اساس گزارش آماري در سال 2006، چهار سرمايه گذار بزرگ دنيا براي بخش ‏ (R&D) ، به ترتيب ايالات متحده آمريکا با 343 ميليارد، اتحاديه اروپا با 231 ميليارد، ژاپن با 130 ميليارد و چين با 115 ميليارد دلار بوده اند. مسلم است که فعاليت هاي (R&D)‏ بايد از مسير سازمان يا شرکت ها و دانشگاه ها با سرمايه گذاري دولت هدايت شود. در زمينه تجارت نيز تحقيق و توسعه به معني حرکت به سمت آينده روشن و فعاليت هاي بلند مدت در دانش و تکنولوژي با استفاده از تحقيقات علمي است.

تاريخچه تحقيق و توسعه

تحقيق و توسعه مفهومي کاملا جديد است که تنها از سده بیستم به طور جدي مورد توجه و بحث قرار گرفته، تا بيش از اين تنها تعداد معدودي از موسسات خصوصي خدماتي از تحقيق و توسعه براي صنايع استفاده مي کردند. تا قبل از جنگ جهاني دوم، فعاليت هاي تحقيق و توسعه اي عمدتا در صنايع نظامي آمريکا، ژاپن و اروپا متمرکز بود. در آن سال ها مسائل در دو سطح سازماني و ملي از طريق ارائه راهکار و سرمايه گذاري بر روي آن حل مي شد. موسسات تحقيقاتي معمولا کوچک بودند و مديريت آنها نيز پيچيده نبود.

در نتيجه رويارويي فعاليت هاي تحقيق و توسعه اي با ساير عوامل به سادگي انجام مي شد. پس از جنگ جهاني دوم، ايالات متحده امريکا از طريق سرمايه گذاري بر روي نتايج به دست آمده از تحقيق و توسعه انجام شد که نتيجه نهايي آن بهبود فزاينده محصولات جديد بود و در واقع از جنگ جهاني دوم تا کنون، تحقيق و توسعه به عنوان عامل اصلي رشد و دگرگوني جوامع صنعتي محسوب مي شود.‏‏ پس مي توان به طور خلاصه نتيجه گيري کرد که تحقيق و توسعه در سير تاريخ تکامل و رشد خود سه نسل را طي کرده است.

نسل اول : لابراتوارها يا آزمايشگاه هاي ابتدايي و دانشمندان بودند . در اين مرحله تحقيقات عموما به صورت فردي انجام مي شد که منجر به اختراعات و تحولات عظيم مي گرديد.

نسل دوم: واحدهاي تحقيق و توسعه در کارخانجات بودند که با لابراتورها تماس تنگاتنگ داشتند در اين دوره کارخانجات با محدوديت بازار و رقابت شديد روبرو بودند. مشخصه اصلي تحقيق و توسعه اين دوره به بعد اين است که اين سري از تحقيقات تنها در بستر فعاليت خلاق وتکنولوژي هاي مرتبط با محصول و همگام با صنعت، مفهوم پيدا مي کردند.‏
نسل سوم: واحدهاي تحقيق و توسعه اي هستند که نقش، وظايف و محتواي عملکرد آن ها تحولات نويني پيداکرده است. امروزه تحقيق و توسعه در سراسر دنياي پيشرفته به يک فعاليت عمده صنعتي و دولتي تبديل شده است و به صورت سازمان هايي درآمده است که علاوه بر پاسخ گويي به مسايل صنعتي و تکنولوژيک، با مسايل سياسي، امنيتي و فرهنگي جامعه هم در ارتباط است. در واقع يکي از ابزارهاي قدرت، به معني در دست داشتن توسعه صنعتي و سپس توسعه اقتصادي جامعه محسوب مي شود. حتي مي توان گفت امروزه نتايج تحقيق و توسعه نه تنها به مديران کارخانجات و موسسات بلکه به مسئولان مملکتي و امنيتي نيز گزارش داده مي شود

 ‏بحث جهاني شدن ، (R&D) از اواسط دهه 1980 در آمريکا مطرح شد. اما نسل اول (R&D) در دهه 1950 با استخدام نيروهاي کارآمد، فراهم کردن تسهيلات براي آنها، استفاده از ابزارهاي کنترل از راه دور در کمپاني ها به کار گرفته شد، ولي با گذشت زمان و به وجودآمدن تحولات ناگهاني در تکنولوژي، به ناچار (R&D) به طور گسترده تري به کار گرفته شد و موجب به وجود آمدن نسل دوم (R&D) شد.‏‏ امروزه نيز سومين نسل (R&D) به وجود آمده است کهکارفرمايان و مديران (R&D) به عنوان يک مجموعه با هم در تصميم گيري هاي کلان کمپاني شرکت مي کنند. يعني ‏مجموعه اي از (R&D)، تجارت، تکنولوژي و استراتژي دست در دست هم داده اند تا ‏برنامه ريزي دقيقي براي به دست آوردن بازار جهاني ارائه دهند که در اين نسل مديريت هوشمندانه سيستم ، رکن اصلي بقاي هر شرکت محسوب مي شود.‏ ‏در مجموعه ميزان سرمايه اختصاص داده شده هر شرکت به (R&D) صنايع مختلف نشان دهنده ميزان پيشرفت کشور در آن صنعت است.
تا قبل از ظهور (R&D) کمپاني ها با مشکلاتي چون بالا بودن هزينه هاي توليد و پايين بودن کيفيت و کميت توليدات مواجه بودند که امروزه به کمک ‏(R&D) و رفع اين مشکلات، قيمت سهام کمپاني ها نيز افزايش پيدا کرده است. ” دبير انجمن مراكز تحقيق و توسعه وزارت صنايع ومعادن اعلام كرد: كمتر از ٢درصد مراكز، شركت ها و كارخانه هاي صنعتي در كشور داراي واحد تحقيق و توسعه (R&D) است. درحالي كه شركت ها و موسسات بزرگ صنعتي در دنيا بالغ بر يك سوم (٣٠درصد) از درآمد خود را به پژوهش و تحقيق براي توسعه اختصاص مي دهند اما در ايران اين رقم در بيشتر مراكز و صنايع كمتر از يك درصد است، اين مسائل از مهم ترين موانع موجود بر سر راه توسعه و پيشرفت ايران بر اساس سند چشم انداز ٢٠ساله است.

در حال حاضر خلاقيت ها، ابتكارات و نوآوري ها از بزرگ ترين دارايي هاي شركت ها و مراكز صنعتي روز دنياست بنابراين در بيشتر كارخانه ها و تقريبا تمامي شركت هاي اروپايي و آمريكايي، بخشي ويژه به نام  (R&D) يا تحقيق و توسعه وجود دارد كه مسئول بررسي نمونه ها و ايده هاي قبلي و كار روي خلاقيت هاي جديد و نوآوري هاي روز جهان است. وجود واحد تحقيق و توسعه علاوه بر درآمدزايي كلان، باعث تحولات عظيمي در جوامع ورفاه زندگي مردم مي شود در حالي كه در كشور ما، كمتر كارخانه يا شركتي ديده مي شود كه با جديت بخش تحقيق و توسعه را دنبال كند.

براساس آماري كه از سوي اتحاديه اروپا ارائه شده، ميزان سرمايه گذاري در بخش (R&D) شركت ها و موسسات صنعتي ١٠درصد نسبت به گذشته بيشتر بوده است. شركت هاي بزرگ در اين زمينه همگي متعلق به آمريكا و چند درصد متعلق به اروپاست. به عنوان مثال شركت داروسازي فايزر ٨/٥ ميليارد يورو، فورد ٥/٥ ميليارد يورو و مايكروسافت ٤/٥ ميليارد يورو و شركت هاي اروپايي دايملر كرايسلر و زيمنس به ترتيب به ميزان ٢/٥ و ٥ ميليارد يورو در بخش تحقيق و توسعه خود سرمايه گذاري كرده اند.

يشترين سهم سرمايه گذاري مربوط به شركت هاي داروسازي و بيوتكنولوژي و سپس صنايع شيمي، هوافضا، نظامي و خودروسازي بوده است. در فهرست اعلامي ٥٠ شركت برتر در بخش تحقيق و توسعه، ٢٠شركت آمريكايي، ١٨ شركت اروپايي و ٩ شركت ژاپني و ٣ شركت متفرقه وجود دارد و با نگاهي به اين آمار به خوبي متوجه مي شويم كه چرا آمريكا و ژاپن همواره از بهترين نوآوران و توليدكنندگان علم و دانش محسوب مي شوند. ” 

 

اهداف تحقيق و توسعه

هدف به معناي کيفيت يا نقطه مطلوبي است که فرد يا سازمان در تلاش براي دستيابي به آن است. اين هدف بر اساس درک ضرورت ها، اولويت ها و نيازها در چارچوب فردي، سازماني و ملي معين مي شود و بر اين اساس مي توان برخي از اهداف (R&D) را نام برد.

  • افزايش دانش و فرهنگ ‏ جامعه به وسيله اختراع، ابتکار و نوآوري‏
  • يافتن کاربردهاي بالقوه براي دستاوردها و آگاهي هاي جدي
  • ارضاء نيازهاي انساني ، و ايجاد رفاه و آسايش
  • افزايش بهره وري فعاليت هاي انساني که شامل افزايش درآمدها نيز مي شود.
  • افزايش خود اتکايي ، در کنار تسهيل و تسريع در انجام امور
  • افزايش توان رقابتي در داخل و خارج کشور و حضور در بازارهاي کشورهاي همسايه و ساير کشورها

‏بنابراين اهداف يک نظام تحقيق و توسعه صنعتي در سطح ملي تعريف مي شود که پس از بررسي درباره نيازهاي تکنولوژيک و در نظر گرفتن اهداف استراتژيک تعيين مي شوند که اين اهداف مي توانند شامل دفاع، حمايت و گسترش تجارت موجود باشند يا هدايت به سمت تجارت جديد باشند. همچنين گسترش و تحقيق توانايي هاي تکنولوژي از ديگر اهداف (R&D) است.‏
تمام اين موارد اهميت ويژه تحقيق و توسعه در تغيير و تحولات صنعت کشور، بقاي شرکت ها و سود دهي بلند مدت آن را مشخص مي کند. حال در کشور ما چه ميزان از اهميتي که به تحقيق و توسعه در صنايعي مانند خودرو سازي يا انرژي هسته اي داده مي شود، به صنايع کوچک و متوسط داده شده است و دولت براي تجديد ساختار بودجه خود بر اساس ايجاد نقشي جديد در فرآيند توسعه صنعتي و صرف درآمد حاصل از منابع طبيعي براي فعاليت هايي مانند توسعه زير ساخت ها، آموزش، تحقيق و توسعه، انتقال فنآوري و دانش فني، چه فکري کرده است؟

 

تحقيق و توسعه در ایران

امروزه با وجود اين که نيروهاي اقتصادي که در جاهاي ديگر جهان هدايت علم و تکنولوژي را به عهده گر فته اند ، در ايران نيز شکل گرفته اند اما هنوز راه درازي در پيش است تا نيروهاي بالقوه جامعه در اين راستا تحقق پيدا کنند. حتي با وجود منابع طبيعي غني و متنوع و جمعيتي که به طور کلي نگرش مساعدي نسبت به علم و دانش دارد هنوز هم به نظر مي رسد در بيشتر موسسات اقتصادي علاقه اي به علم و تحقيق وجود ندارد ضعف نسبي اقتصادي که در درجه اول حاصل وابستگي شديد به صادرات نفت است مانع از اين شده است که ساختاري يکپارچه براي توسعه علم و تکنولوژي در سطح قابل قياس با شرکت هاي صنعتي به وجود آيد و خصوصيت اصلي اقتصاد ما، کميابي و انحصار همراه با کيفيت پايين کالاها و خدمات است، بنابراين انگيزه ذاتي براي تحقيق و توسعه (R&D) در اکثر بنگاه هاي اقتصادي وجود ندارد در نتيجه صنایع کوچک نيز از اين امر مستثني نيستند و با مشکلات زيادي در حال دست و پنجه نرم کردن هستند که مي توان به اين موارد اشاره کرد:
1- مشکلات مالي که بيشتر شرکت ها با آن مواجه هستند و براي تقويت و گسترش فعاليت هاي خود نيازمند حمايتهاي مالي هستند.

2- ماشين آلات و تجهيزات فرسوده که نقش‏ مهمي در پايين آمدن کيفيت توليد و بالارفتن هزينه دارد.
3-  فقدان حق کپي رايت که در بخش تحقيق و توسعه براي نوآوري هاي جديد در پيش روي شرکت ها است. به عبارت ديگر نبود حق مالکيت معنوي اختراعات، باعث کاهش اطمينان براي سرمايه گذاري در جهت نوآوري محصولات است.
4- نبود فرصت هاي مساوي تجاري براي شرکت ها از ديگر موانع موجود است ، چرا که براي تمام شرکت ها امکان حضور در بازارهاي جهاني وجود ندارد و در نتيجه آن ها اين فرصت را که بتواند کيفيت محصولات خود را بهبود بخشند ندارند.‏‏ چنين مشکلاتي باعث شده است که به طور کلي مفهوم توسعه و تحقيق در ايران با آنچه در کشورهاي پيشرفته در جريان است تغيير کند واز سمت و سوي تحقيق وابداع و نوآوري به سمت مهندسي معکوس در جريان باشد.‏

 

تحقیق و توسعه و صنعت

واحدهای تحقیق و توسعه در کارخانجات هسته اولیه فعالیتهای تحقیقاتی در بخش صنعت هستند. این واحدها به طور عمده فعالیت هایی از قبیل ارتقاء کیفیت محصول، طراحی محصول جدید، بهینه سازی فرایندها، انتقال و جذب فناوریها، کسب دانش فنی برای تولید و غیره را درچارچوب سیاست های صاحبان صنایع دنبال می نماید.

با وجودیکه واحدهای تحقیق و توسعه در صنعت نقش مهمی در ارتقاء سطح کمی و کیفی محصولات می توانند ایفا کنند، این واحدها در بسیاری از سازمانها با تنگناها و مشکلات عدیده ای روبرو هستند. واحدهای تحقیق و توسعه در اجراء و در حوزه های راهبردی واحدهای تولیدی جایگاه مناسب خود را به دست نیاورده است و نسبت به ساختارهای اصلی واحدهای تولیدی جنبه فرعی دارند.

در بسیاری از شرکتها بخش تحقیق و توسعه در متن فعالیتهای جاری قرار ندارند و نقش آنها در اثر بخشی فعالیتهای پژوهشی کم رنگ و حاشیه ای است. از مشکلات این واحدها ارتباط با نوع و عملکرد سازمان و مدیریت موسسه و فقدان اعتماد به درجه مفید بودن اینگونه واحدها، کمبود یا نبودن برنامه های علمی و منطقی تجربه های منفی در خصوص واحدهای تحقیق و توسعه در صنعت است، این عوامل و دیگر عوامل باعث شده واحدهای مذکور به راحتی نتوانند نقش استراتژیک خود را در صنعت ایفا کنند.

عوامل سازمانی شامل مدیریت و رهبری، سازماندهی و عوامل درونی واحدهای تحقیق و توسعه شامل تفهیم و تفاهم مناسب اهداف و استراتژی ها، سازماندهی فعالیتهای تحقیق وتوسعه، سبک مدیریت و تبیین وظایف و مسئولیتهای مدیران و کارشناسان شاغل، ویژگیهای نیروی انسانی و بررسی امکانات و منابع موجود در واحدهای تحقیق و توسعه از عوامل تاثیرگذاربرپیشرفت وموانع رشد فعالیتهای تحقیق وتوسعه می باشد. عملکرد واحد تحقیق و توسعه نتیجه همکاری نظام منــــد مجموعه ای از زیرسیستم های اصلی است که در کنار یکدیگر وظایف مورد انتظار از واحد تحقیق و توسعه را عملی می سازند.

الف ) زیرسیستم بازنگری استراتژی استراتژی ابـــــزاری است که سازمان می تواند به کمک آن به هدفهای بلندمدت خود برسد. زیرسیستم بازنگری استراتژی درواقع حلقه ارتباط بین استراتژی سازمان و استراتژی واحد تحقیق و توسعه است. زیرسیستم اجرای پروژه فعالیت اول در اجرای پروژه های تحقیق و توسعه مشخص کردن مکانیسم اجرای پروژه است. تصمیم گیری در این زمینه از جنس تصمیمات ساخت یا خرید قطعات یک محصول است.

واحد تحقیق و توسعه به تنهایی ملزم به اجرای همه پروژه های تحقیق و توسعه نیست و در بسیاری از مواقع تمام یا قسمتی از نتایج یک پـــــروژه از بیرون سازمان تامین می گردد. زیرسیستم بهره برداری از نتایج پروژه عملکرد اصلی در بهره برداری از نتایج پروژه انتقال و استقرار نتایج پروژه های تحقیق و توسعه به مشتری است. موفقیت این زیرسیستم تاحدود زیادی به عملکرد سایر زیرسیستم ها وابسته است. تعریف و انتخاب پروژه هایی که بیشترین بازدهی را برای یک سازمان دربرخواهند داشت استقبال واحدهای تولید از نتایج پروژه های تحقیق و توسعه را سبب می گردد. اجرای دقیق پروژه ها ،کسب نتــایج موردانتظار ، رعایت زمان بندی پروژه ، و به موقع بودن نتایج پروژه ها اثربخشی و بکارگیری نتایج پروژه ها را موجب می گردد.
ب ) زیرسیستم مدیریت درواقع حلقه ارتباطی سایر زیرسیستم هاست و با همه زیرسیستم ها در تعامل بوده و مکانیسم های اجرایی این زیرسیستم ها را هدایت می کند. عملکرد صحیح زیرسیستم مدیریت شرط لازم برای موفقیت سایر زیرسیستم ها است چرا که این زیرسیستم ها مبنای عملکردی دارند و موفقیت آنها درگرو مدیریت اجرایی قوی است. کلیه وظایف مدیریت تحقیق و توسعه و فعالیتهایی که نقش حمایتی و بسترسازی دارند در این زیرسیستم انجام می پذیرند. درواقع تعالی سازمانی واحد تحقیق و توسعه درگرو عملکرد موفق این زیرسیستم است.

آنچه که در ارتباط با تحقیق و توسعه مهم است اولویت ها و روش‌های تحقیقاتی مبتنی بر نیاز آن شرکت یا کسب‌وکار خاص است. معمولا تحقیق را بر مبنای معیارهای مختلفی دسته‌بندی می‌کنند. آنچه در ادامه می‌آید دسته‌بندی بر اساس بنیاد ملی علوم آمریکا است.

  • تحقیقات پایه:پیشتر گفته می‌شد که هدف تحقیق پایه درک یا دانشی عمیق درباره موضوع مورد مطالعه است و نه کاربرد عملی آن، اما این بنیاد با در نظر گرفتن اهداف صنعتی این تعریف را اصلاح کرده و اشاره می‌کند که تحقیق پایه آن بخش از دانش علمی را پیش می‌برد که اهداف مشخص و تجاری ندارد. هر چند ممکن است این تحقیقات در حوزه علایق فعلی یا آتی سازمان تحقیق کننده قرار داشته باشد.
  • تحقیقات کاربردی:هدف از تحقیق کاربردی به دست آوردن درک یا دانش لازم برای تعیین و استفاده از ابزاری است که به وسیله آن، نیاز شناسایی‌شده برطرف گردد. تحقیقات کاربردی در حوزه کسب‌وکار و تولید عبارت است از کشف دانش علمی تازه‌ای که اهداف تجاری مشخصی را درباره فرآورده یا فرآیند تولید آن دنبال می‌کند.
  • تحقیقات توسعه‌ای: عبارت است از کاربرد اصولی دانش (منطبق بر برنامه توسعه آن مجموعه) یا مفاهیم حاصل از تحقیق در جهت تولید محصولات، ارائه خدمات یا به‌کارگیری روش‌های سودمند طراحی و تولید.

روش شناسی تحقيق و توسعه

انجام فعاليتهاي تحقيق و توسعه لزوماً به معني پيشروبودن در فناوري محصول نيست و اصولاً بسياري از سازمانها به دنبال چنين استراتژي مخاطره آميزي نيستند. بعضي از سازمانها كه از قابليت تكنولوژيك مديريت اجرايي قوي و امكانات مالي كافي برخوردارند در استراتژي تحقيق و توسعه به دنبال توسعه يك محصول جديد و استفاده از فرصتهاي محيطي به صورت پيشرو هستند.

استراتژي تهاجمي نيازمند بهره مندي از امكانات و قابليتهاي گسترده اي است كه بسياري از سازمانها توانايي تامين آن را ندارند. بنابراين بسياري از شركتها با تدوين استراتژي تدافعي در جستجوي فناوري نوين و كپي برداري از آنها هستند. اين شركتها عملاً در بازاريابي و توليد نسبت به تحقيق و توسعه توانايي بيشتري دارند. استراتژي تدافعي از ريسك و هزينه كمتري برخوردار است اما از لحاظ فني لزوماً قابل اجرا نيست. موفقيت استراتژي تدافعي منوط به قابليت بالا درفرايندهاي مهندسي معكوس و كپي سازي است. سازمانهايي كه ازاين استراتژي تبعيت مي كنند بايد قابليت انجام سريع اين فرايند را داشته باشند تا به سهم موردنظر خويش از بازار دست يابند. ظهور نوآوريهاي انقلابي ، حق اختراع و كپي رايت از موانع اتخاذ اين استراتژي هستند.

به هرحال بسياري از سازمانها و به خصوص سازمانهاي صنعتي جهان سوم ناچار به اتخاذ چنين استراتژي تدافعي در زمينه تحقيق و توسعه هستند. لذا بايد شناخت ماهيت و سازوكارهاي اين استراتژي سعــــــي در بهينه سازي فعاليتهاي خويش داشته باشند. فعاليتهاي تحقيق و توسعه ممكن است توسعه محصول و يا توسعه فرايندها را دربرگيرد. در شرايطي كه استراتژي سازمان بر توسعه محصولات جديد متمركز است واحـــد تحقيق و توسعه به پروژه هايي در زمينه توسعه محصول گرايش مي يابد. درصورتي كه استراتژي سازمان حفظ محصولات موجود و توليد با كيفيت بالاتر و اقتصادي تر آنها باشد واحد تحقيق و توسعه به پروژه هـــــاي متمركز بر فرايند توليد روي مي آورد. واحدهاي تحقيق مي توانند به انجام تحقيقات پايه كاربردي و يا توسعه اي بپردازند.

انتخاب نوع تحقيق تابعي از ماهيت فناوري و استراتژي سازمان است. به عنوان مثال سازماني كه در صنايع دانش محور همچون صنايع الكترونيك و صنايع شيميايي فعاليت مي كنند درصورتي كه تصميم به انجام تحقيقات تهاجمي داشته باشند نياز به انجام تحقيق پايه دارند اما در بسياري از فناوريها انجام فعاليتهاي تحقيق پايه حتي براي شركتهاي پيشرو نيز ضروري نيست. تحقيق و توسعه (R&D) کار خلاقي است که به طور منظم براي افزايش ذخيره علمي و دانش فني و نيز استفاده از اين دانش در اختراع و طرح کاربرديجديد انجام مي شود. لذا جهت ايجاد واحد (R&D) در صنايع بايد بدانيم که :
1- انتظارات از واحد (R&D) چيست؟

2- جايگاه سازماني واحد (R&D) چيست؟

3- منابع مالي مورد نياز واحد (R&D) چگونه تأمين مي شود؟

آنچه ما از (R&D) در صنعت ميخواهيم توليد علم يا بهر ه برداري بهتر از يک علم مي باشد. اين امري پذيرفته شده است که عوامل متعددي بر روي توليد علم يک سيستم تاثير دارد.اين عوامل مهم فکري براي شکل دادن مسير علم توليد شده عبارتند از هزينه هاي  (R&D)، شامل تعداد پژوهشگران ، سيستمهاي حمايتي دولتي ، نوع آوري هاي سيستم هاي ملي و مذهبي ، و غیره که دربين آنها هزينه هاي (R&D) و تعداد پژوهشگران قابل توجه هستند.

زمینه‌های فرهنگی تحقیق و توسعه

از نظر مطالعات تاریخی به نظر می‌رشد که در ابتدا محور تغییر و تحول در مسائل اجتماعی و فرهنگی قرار داشته است و هر تحولی که در سایر حوزه‌ها اتفاق افتاده پس از این موارد بوده است. یعنی در پی تحولات اجتماعی و فرهنگی، تحولات اقتصادی به انجام رسیده‌اند. توجه به تاریخ اروپا در جریان تحول توسعه‌ای آن نشان می‌دهد که تحولات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در این جوامع تمامی قرون 14 تا 18 ر فراگرفته است و تحولات اقتصادی مهم از اواخر قرن 18 شروع و تا اوایل قرن بیشتم ادامه داشته است.

اصولا آمادگی پذیرش تجربیات جدید در انسان‌های نوگرا زیاد است. این گونه افراد همواره مایلند به انجام کارهای جدید دست زده و ا روش‌های جدید برای دستیابی به نتیجه نو و مطلوب برسند. عوامل اجتماعی تعیین کننده پیشرفت اقتصادی، این موضوع را مشخص می‌کند که اقتصاد، اجتماع و فرهنگ با یکدیگر مرتبط بوده و پیوندهای درونی و الگوهای اتفاقی در جوامع، بسته به دوره‌ای که توسعه در آن به وقوع می‌پیوندد، متفاوت هستند. بر این اساس توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت‌های نهادی، اقتصادی، اجتماعی و نگرش‌های مردم است که در نهایت منجر به اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی می‌گردد.

 نتیجه
براي تعيين ساختار مناسب واحد تحقيق و توسعه در كارخانجات بايد ابتدا بشرح وظايف و رسالت اصلي اين واحد در كارخانه توجه كنيم. مهمترين نقش واحد تحقيق و توسعه درهر واحد توليدي نقش آن بعنوان يك كارخانه توليد تكنولوژي در درون كارخانجات مي باشد، يعني تكنولوژي موجود در واحد بعنوان بستر اوليه در نظر مي گيرد و با انجام فعاليتهاي تحقيقي و توسعه اي و در يك روند تبادلي دو طرفه با ساير عوامل توليد، كالايي برتر از قبل توليد نموده و در نهايت توليد كالاي برتر به ايجاد تكنولوژي برتر و بهره وري بيشتر از عوامل توليد منجر مي شود.

اگر تعريف تكنولوژي را بشرح زير در نظر بگيريم: «تكنولوژي مجموعه اي است از روشها، فرايندها، ابزار و تجهيزات و ماشين آلات ، مهارتها و دانشها كه بوسيله آنها كالايي ساخته مي شود و يا خدماتي ارائه مي گردد.» بر اساس تعريف فوق چهار مولفه اساسي مي توان براي تكنولوژي بشرح زير معرفي نمود:

1-  ابزار و ماشين الات

2-  نيروي انساني

3- اطلاعات و دانش فني

4-  سازماندهي و مديريت

مجموعه مولفه هاي فوق الذكر و چگونگي ارتباط بين آنها تعيين كننده سطح تكنولوژي موجود در هر كارخانه است. لذا تحقيق و توسعه بايد براي توليد تكنولوژي برتر، در ابعاد مختلف تكنولوژي اقدام نمايد. تا در نهايت بتواند به نتيجه نهايي نايل ايد. اقدامات واحد تحقيق و توسعه در هر مقطع بستگي به چرخه حيات و منحني عمر تكنولوژي دارد . كه بر اساس آن در هر مقطع از فرايند توليد تكنولوژي اقدام معيني را بايد انجام دهد و ساختار واحد تحقيق وتوسعه نيز بايد منطبق با اقداماتي باشد كه بايد در هر مقطع انجام شود

صرف نظر از نوع و ماهيت صنعت آنچه كه مسلم است اينكه واحد تحقيق و توسعه بايد ساختاري را شامل باشد كه فعاليتهاي آن در رابطه با عوامل مختلف برون سازماني و درون سازماني مرتبط با تكنولوژي باشد و بر اساس اينكه مهمترين مشكل و مانع در راه بهره وري از عوامل توليد و توسعه و تعالي تكنولوژي بكار گرفته شده توسط چه باشد ، ساختار واحد تحقيق و توسعه درهر كارخانه تعيين مي گردد.